به گزارش راهبرد معاصر؛ چند روز قبل خبر اظهارات مداخلهجویانه جفری فلتمن سفیر سابق آمریکا درلبنان منتشر و البته موجب واکنش و خشم لبنانیها از این مداخلات شد. روشن است که اظهارات این عنصر آمریکایی در مقابل کمیتهای در کنگره آمریکا٬ در راستای تلاش برای ایجاد هرج و مرج و آشوب در لبنان و بهویژه فتنهانگیزی میان ارتش لبنان و حزبالله بود.
وی با اظهارات خود رویکرد مخربی ایجاد کرد تا در وهله اول٬ تحرکات مطالبهجویانه و مردمی لبنان را به سمت منافع آمریکا تحریف کند و سپس ارتش را در برابر حزبالله قرار دهد. البته باید اشاره کنیم٬ این سخنان فلتمن با استناد به گزارشی بود که وی در سال 2004 و زمانی که سفیر آمریکا در لبنان بود آماده کرد. فلتمن دراین گزارش اظهار کرده بود که اعتراضات در لبنان نشان میدهد٬ آنچه که قبلا دراین کشور قابل تصور نبود اکنون امکانپذیر است.
در طول تاریخ٬ همواره و بهویژه پس از حوادث 11سپتامبر 2001 لبنان برای آمریکا در کنار عراق و افغانستان یکی از سه کشوری بود که آن ها را جبهه جنگ ضد تروریسم مینامید.
اما هدف آمریکا از این رویکرد٬ رسیدن به سه هدف بود: تضمین امنیت رژیم صهیونیستی٬ تضمین بقای کشورهای عربی هم پیمان با آمریکا و حفظ سیطره بر منابع انرژی و در صدر آن نفت در خاورمیانه .
آمریکا پس از کنارگذاشتن گزینه جنگ نظامی که آن را تبدیل به منفورترین کشور جهان کرده بود٬ ابزارهای سیاسی خود را برای تحقق این اهداف تغییر داده و اقدام به گسترش دموکراسی در کشورهای منطقه تحت عنوان تغییر و تقویت نقش آنچه که به اصطلاح جامعه مدنی مینامید و نیز حمایت از سازمانها و تشکیلات مختلف آن کرده و همه تلاش خود را به کار بست تا در حیات سیاسی این کشورها مداخله کند.
تلاش آمریکا برای برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام در لبنان
اولین بار نیست که خیابانهای لبنان شاهد حضور معترضان و برگزاری تظاهراتهای مردمی است و این کشور مدت هاست که عرصه آزادی و آزادی بیان است. بیروت همواره از زمان قبل از استقلال این کشور٬ شاهد تظاهراتها و اعتراضات مردمی با هدف روی کار آمدن دولتی که توانایی برآوردهکردن مطالبات مردم را داشته باشد٬ بوده است. اما این بار مسئله٬ سوء استفاده برخی از این اعتراضات و تحریف مسیر آنهاست.
در این میان درخواست فلتمن از دولت آمریکا برای مداخله و توجه بیشتر به امور لبنان٬ در راستای حمایت واشنگتن از مطالبات معترضان لبنانی در خصوص مبارزه با فساد و محاکمه مفسدان نیست؛ بلکه هدف این است که ملت لبنان را وادار به انتخاب گزینههایی کند که در خدمت منافع آمریکا بوده و واشنگتن در ارزیابیهای لبنانیها در امور مربوط به دولت و تصمیمگیری های سیاسی این کشور دخیل باشد.
جفری فلتمن که هنوز هم از نقش پدرانه خود! برای نیروهای جریان 14 مارس کنارهگیری نکرده و از برنامه فتنهانگیزانهاش در این مسیر فاصله نگرفته٬ بر اهمیت فعال سازی عناصر این جریان در میدانهای لبنان با ورود به صحنه اعتراضات مردمی این کشور تاکید می کند. درواقع آمریکا درتلاش است تا سناریوهای گذشته خود را درلبنان٬ با عناوین و اسامی جدید تکرار کند.
در اینجا میتوانیم رویکرد فلتمن را دریابیم که قصد دارد اوضاع را به سمت برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام بکشاند تا خط ملی متشکل از نمایندگان حزبالله و هم پیمانان آن یعنی جریان آزاد ملی که نماینده اکثریت مسیحیان لبنان است را بشکند. این امر تنها با حذف "میثاق ملی" لبنان از طریق از بین بردن حمایت مردمی از میشلعون رئیسجمهور این کشور و تحمیل مسئولیت نابسامانی اقتصادی و مالی و اجتماعی به وی امکان پذیر است تا شرایط به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام پیش برود.
با این سناریو٬ نقش نمایندگان جریان 14 مارس و جریان المستقبل پررنگ تر شده و حضور نیروهای دیگری همچون حزب نیروهای لبنانی و الکتائب و گروههای مربوط به آن تقویت میشود. بنابراین٬ این سناریوی مورد نظر آمریکا منجر به بازگشت نقش و تاثیر مستقیم این کشور به عرصه لبنان و مشارکت آن در تصمیمگیریهای رسمی این کشور خواهد شد.
بنابراین مطالب٬ همه وقاحتی که فلتمن برای سوءاستفاده از تحرکات مردمی لبنان و مداخله در موضعگیریهای سیاسی و موسسات دولتی به خرج میدهد٬ برای این است که لبنان تحت سیطره و در خدمت منافع آمریکا باشد. همچنین هدف این عنصر آمریکایی و به طور کلی ایالات متحده از این مداخلات٬ جلوگیری از هرگونه حضور مخالفان آمریکا از جمله روسیه و چین و ایران و برخی کشورهای اروپایی تحت عناوین سیاسی یا اقتصادی در لبنان است. واشنگتن دراین شرایط اصرار دارد تا لبنان را که در حال آمادهسازی برای استخراج نفت به کمک شرکتهای روسی و فرانسوی و ایتالیایی است٬زیر بحران و فشار اقتصادی و مالی نگه دارد.
جفری فلتمن در همین راستا به توانایی واشنگتن بر حمایت اقتصادی از لبنان اشاره و آن را به تصمیمهایی که در خصوص تشکیل دولت آینده لبنان اتخاذ خواهد کرد ربط داد.
این که سفیر سابق آمریکا درلبنان بیش از دهها بار کلمه "حزبالله" و سلاح آن را در سخنانش به کار برد٬ به این منظور بود که انگشت اتهام را در خصوص بحران لبنان به سمت حزبالله گرفته و بگوید که حل این بحران تنها با خلع سلاح حزبالله در بلندمدت امکانپذیر است.
علاوه بر این فلتمن عمدا موضوع بقای حزبالله و فقر همیشگی و مسئله خلع سلاح حزبالله و رشد و شکوفایی در لبنان را به هم ربط میداد. بنابراین با کمی تامل درمییابیم که سخنان فلتمن درباره گزینههای پیشروی ملت لبنان٬ دال بر بیاعتنایی آمریکا نسبت به امور لبنان و مطالبات مردم این کشور است؛ درواقع اهداف آمریکا درلبنان از یکسو تضعیف این کشور در برابر رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر دور کردن محور مقاومت به عنوان تهدیدی برای صهیونیستها از لبنان است.
طبق چشماندازهای فلتمن٬ تحرکات مردمی لبنان و مطالبات بهحق آنها تنها یک مرکب جدید است که آمریکا و همپیمانانش بر آن سوار شده و با استفاده از مهرههای داخلی خود در این کشور به دنبال تحقق اهدافی هستند که با مهرههای خارجی و صهیونیستی نتوانستند به آنها برسند.
تلاش واشنگتن برای فتنه انگیزی در لبنان از طریق ارتش
دولتهای مختلف آمریکا بهویژه از زمان حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 در همه پروژههای سیاسی خود برای لبنان٬ یک برنامه کلیدی داشتند و اقتضای آن هم استقرار ارتش این کشور در مرزهای آن با فلسطین اشغالی بود. آنها این برنامه را به هدف اصلی خود یعنی خلع سلاح حزبالله و دور کردن نیروهای آن از مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی و توقف عملیاتهای مقاومت ضد رژیم اشغالگر متصل کردند.
اما نکته اینجاست که در آن زمان واشنگتن در میان این مداخلات خود در لبنان٬ هیچکاری برای خروج رژیم صهیونیستی از زمینهای اشغالشده لبنان و نیز فراهم کردن تواناییهای نظامی و سلاحها و تجهیزات پیشرفتهای که امکان برقراری امنیت در لبنان و دفاع از حاکمیت آن در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی را به ارتش لبنان بدهد٬ نکرد. درواقع بیشترین کمکی که آمریکا از سال 1985و حتی 2005 به ارتش لبنان کرد٬ تنها تجهیزات لجستیک معمولی و مهمات سادهای بوده که در اختیار پلیس و یا نگهبانان مرزی قرار میگرفت. همچنین کمکهای مالی ناچیزی که آمریکا برای آموزشهای نظامی در اختیار ارتش لبنان قرار میداد٬ همواره با تهدید به کاهش یا متوقف کردن این کمکها همراه بوده و در اصل نوعی باجگیری از لبنان محسوب میشد.
پس از سال 2006 واشنگتن کمکهای نظامی خود به لبنان را از سر گرفت و در طول دوسال٬ آن را به حدود 220 میلیون دلار رساند. اما این کمکها محدود به تجهیزات دست دوم و با عملکرد محدود بود. علاوه بر این آمریکا بر کمکهایی که کشورهای اروپایی در اختیار لبنان میگذاشتند حق وتو داشت و هدف کلی آن برتری صهیونیستها و عدم ایجاد اختلال در توازن قدرت میان ارتش صهیونیستی و ارتش لبنان بود.
قابلتوجه است که فلتمن در اظهارات خود به ارتش لبنان نیز اشاره کرده و عملکرد فوقالعاده آن در حمایت از معترضان را ستود! وی همچنین بر اهمیت بهبود تواناییهای ارتش لبنان و پیشرفت آن از طریق آموزشهای مستمر و تجهیزات آمریکایی تاکید کرد!
جفری فلتمن در ادامه اظهارات مداخلهجویانه خود در همین راستا با ادعای اینکه برخی افسران ارتش از این که حزبالله نقش آنها را کمرنگ کرده است ناراضی هستند! تلاش کرد تا ارتش لبنان را در مقابل حزبالله قرار دهد.
منبع: تسنیم